تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
برای آنای مهربونم
درباره وبلاگ

آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
آمار
تعداد آنلاین : 0
بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید کل : 9
تعداد پست ها : 33
تعداد نظرات : 0

عاشقانه های من و آنام
پنجشنبه 6 شهريور 1393 :: 19:31 ::  نويسنده : من وآنام       

واقعاً موندم که امید یا ناامیدی چیکار میتونه بکنه با آدم .....همین یه ماه پیش بود

که از زندگی و زنده بودن خسته بودم......اما حالا .....عشق من زندگیه من آنای

خوب و مهربون و دوست داشتنی من به یمن حضورت همه چیز تغییر کرده......

نمیدونم چه اسمی روت بذارم جادوگر.....معجزه.....یا هرچیزی تو همین مایه ها

اما اینو میدونم که فقط خود خدا یا یه فرشته ی آسمونی همچین قدرتی رو داره که

تو این مدت زمان کم همه چیز و عوض کنه و به زندگی یه شکل و یه رنگ وبویی

غیر از عذاب و سختی بده....عزیزترینم به تو که فکر میکنم حس میکنم خون توی

رگهام از شدت خوشحالی و هیجان به جوش میاد و یه موج خوشحالی سراپای وجودمو

پر میکنه.آنای خوبم عشق تو به من بال برای پرواز داده و اونقدر هم سبک کرده منو

که میتونم با عاشق تو بودن پرواز کنم...ولی این نهایت ظلم و بی انصافی و قدر ناشناسیه

که خودم تنهایی لذت این پرواز و تجربه کنم....میخوام دستای مهربونت رو بدی به دستام

تا باهم پرواز کنیم....پرواز کنیم به سرزمین زیبای خوشبختی  به دنیای ناب و قشنگ

آرزوها و فانتزیامون.....آنای خوبم میخوام بدونی هیچوقت تا ته دنیا قلبمو غیر تو به

کسی نمیدم و هیچ وقت به حضور مقدست تو زندگیم بی توجهی نخواهم کرد....اینو بهت

قول میدم و این قول یه مرد.مردی که تو زندگیش همیشه تلاش کرده ارزش اسم مرد رو

داشته باشه..میدونی زندگیم وقتی تو کنارم باشی چون واقعا و تمام کمال عاشقت هستم

 وعاشقانه دوستت دارم وستایشت میکنم چنان قدرتی پیدا میکنم که میتونم دنیا رو جابجا

 کنم و به حرمت همین عشق قسم از تمام این قدرت برای خوشبخت و خوشحال و راضی

بودن تو از زندگی با خودم استفاده میکنم.....آنای خوبم اونقدر از خودم شناخت دارم که

با اطمینان کامل بهت میگم اگه حتی 1% هم شک داشتم به این مساله در خودم به خداوندی

خدا حتی حرف دوست داشتن رو هم بهت نمیزدم.....انسان هرکسی رو که به طریقی به

به خودش علاقه مند کنه و بعد بخواد جا بزنه به نظر من نابخشودنی ترین گناه عالم رو

مرتکب شده.چه برسه به اینکه اون کس تو باشی که یه فرشته ی دلپاک و آسمونی هستی

عزیزترینم توی زندگیم به این نتیجه رسیدم که خدا بنده هایی که بیشتر از بقیه دوست

داره رو محک میزنه یعنی یه جورایی اونا رو تحت فشار میذاره تا ببینه کی و کجا

کم میارن اگه بنده ای جایی قبل از مرز انسانیت کم آورد از لیست علاقه مندیهای

خدا خط میخوره اما اگه بنده ای مرز انسانیت رو رد کرد تو تحمل سختیهای زندگی

خدا بهش جایگاهی میده که از اون به بعد تو زندگیش فقط لذت ببره....و گل نازم

یه جورایی با یقین و ایمان کامل میگم ما هر دو هز دسته ی دومیم......و خداوند

من و تو رو به هم هدیه داده تا از زندگیمون لذت ببریم .....پس اصلا به فکره خرده

مشکلاتی که از این راهه سخت هنوز پیشت باقی مونده نباش چون هم خدا رو داری

هم منو.....میخوام با قدرت هر چه تمام تر این مشکلات رو پشت سر بذاری تا

حقیقت واقعی تمام این احساس قشنگی که بهت دارم رو تو واقعیت بهت نشون بدم

و برات ثابتش کنم...... بانوووی با احساس و مهربونم شاید این شعر حرف دلم رو

خوب بهت بزنه:

برای خواب معصومانه عشق..........کمک کن بستری از گل بسازیم

برای کوچ شب هنگام وحشت..........کمک کن با تن هم پل بسازیم



برچسب ها : ,